|
Best Actor Sam Derakhshani
sam and assal
رها=فقط اقااااااااااااااااااااااسااااااااااااااام
این عکس اقای جمشیدی گذاشتند اینستاگرام خودشون
و نوشتند عکاس=بهاره رهنمااااااا
عوامل سریال پژمان رفتند هندوستان
و پروژه پژمان2 کلید خورده گویاااااااااااااا
امیدوارم بهشون خوش بگذره و موفق باشن
پست زیر را هم کلید کنید ببینید لطفاااااااااااا
عکس سام درخشانی و پژمان جمشیدی در هندوستان
این عکس مال نشست سریال رویای گنجشکها است
میدونم قبلا دیدین غر زدن ممنوع خوب دوباره ببینین
تو اینستا هیچ کدومتونم که نیست ببیرید بزارید اینستاهاتون
بعد خودم میام لایکش میکنم
به گزارش «باني فيلم»، رييس سازمان صداوسيما 2 روز پيش به قول روابط عمومي سيما «به طور سر زده» با خودرو سواري کرايه از فرودگاه اهواز به مسجدسليمان رفت.
رييس سازمان صداوسيما همه كاسه و كوزه ها را سر سازندگان سريال شكست!
ضرغامي: اشتباه سازندگان «سرزمين كهن» را نميبخشم
بانی فیلم آنلاین: عزت ا... ضرغامي كه براي دلجويي از هموطنان بختياري به خاطر ناراحتي از ديالوگي در «سرزمين كهن» راهي شهرستان مسجد سليمان شده است، سازندگان اين سريال را تهديد كرد تا بلكه به اين ترتيب اندكي از هجمه اي كه نسبت به صداوسيما صورت گرفته بكاهد.
فارس از قول ضرغامي نوشت: اشتباه بزرگ دستاندرکاران ساخت سريال« سرزمين کهن» را نميبخشم.
ضرغامي خاطرنشان کرد: شرمنده ميشوم اگر به يک شهري مثل مسجد سليمان با آن تاريخ بزرگ بيايم و مردم در جاي جاي شهر و روستاهاي آن به من بگويند ما امکان دريافت شبکههاي جمهوري اسلامي را نداريم. وي با توضيح داستان سريال سرزمين کهن ماجراي شخصيت اول اين فيلم يعني رهي بختياري را تشريح کرد و به تمجيد از شخصيت وي که قهرمان اين سريال است پرداخت. رئيس سازمان صدا و سيما با اشاره به اينکه شخصيت رهي در سريال سرزمين کهن حضور در جريانهاي مختلف از جمله جبهه ملي را تجربه ميکند گفت: اول انقلاب جبهه ملي نامه نوشت و جلوي لايحه قصاص ايستاد ولي امام خميني(ره) فرمودند که اينها مرتدند چون قوانين اصلي و رسمي اسلام را منکر شدند امروز هم شما ميبينيد روزنامهاي فرصت پيدا ميکند حرفهاي آنها را در خصوص قصاص نشخوار ميکند. وي بيتوجهي دست اندرکاران سريال سرزمين کهن به نامگذاري بختياري در اين فيلم را اشتباهي بزرگ توصيف کرد و اظهار کرد: اشتباه بزرگ همکارانم را که هرگز آنها را به خاطر اين اشتباه نبخشيدم اين بود که نام بختياري را به گونهاي به کار بردند که شبهه اينکه ظرفيت برداشت براي اينکه بخواهند آن را تعميم دهند وجود داشت و مردم حق داشتند. او در پايان از حذف برخي بخشهاي اين سريال و جايگزيني آن با بستهاي جذاب براي بختياريها خبر داد و عنوان کرد: زمان را از دست نميدهيم و در آينده زماني که کل اين بحث بختياري از اين داستان حذف شد با همکاري فرهيختگان و همکاران يک مجموعه بسيار جذاب و خوب از بختياريها در اين سريال پخش خواهد شد که اگر بار اول شما آن را ملاحظه کنيد اصرار داشته باشيد که زودتر مجموعهاي ساخته شود که اين موارد در آن ديده شود.
رهاااااااااااااااااااااا=اواااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
صدا و سیما در چنگال افراطی ها
سرزمین کهن ساخته کمال تبریزی روایتی از تاریخ ایران است که به تازگی از شبکه سه در حال پخش است. البته بهتر است بگویم در حال پخش بود. متاسفانه به دلایلی نه چندان منطقی این سریال توقیف شد.
رهی -شخصیت اصلی داستان- در خانواده ای کمونیست به نام اردکانی بزرگ شده است و در واقع فرزند گم شده خانواده بختیاریست. رهی بختیاری قرار بود انسان بزرگی باشد. قرار بود دست به کارهای بزرگی بزند. قرار بود در تاریخ افتخار بیافریند. البته اگر بختیاری های عزیز اندکی درنگ میکردند و به کارگردان مجال میدادند تا اثر فاخر خود را به نمایش بگذارد. این سریال به بهانه توهین به قوم اصیل بختیاری توقیف شد. توهینی که فقط در یک نام خانوادگی نهفته بود و جرم کارگردان این اثر فاخر این بود که نام خانوادگی یک خانواده قدرتمند و دولتی را بختیاری گذاشته بود. در خاکستری بودن اعضای این خانواده شکی نیست. در جان فشانی و وطن دوستی قوم بزرگ بختیاری ، مایه افتخار ایران بزرگ هم شکی نیست. اما فقط یک نام خانوادگی توانسته است بختیاری های عزیز را تا این حد عصبانی کند؟ به قدری که به جای تشکیل جلسه ، ارسال گزارش اعتراض کتبی به صدا و سیما و درخواست تصحیح فیلمنامه با شعار مرگ بر کمال تبریزی به خیابان ها و فرمانداری هجوم ببرند و صدای اعتراض خود را به گوش رسانه های سوءاستفاده گر غربی برسانند؟ رسانه هایی که منتظرند برای کوچکترین مسائل در کشور ایران افسانه ها و فتنه ها بسازند؟ یعنی یک نام خانوادگی تا این حد بزرگ و توهین آمیز بود که سریال فاخر ایرانی درجه الف را توقیف کنند و هشت میلیارد پول بیت المال و زحمات هنرمندان و دست اندر کاران آن را نادیده بگیرند؟ آن قدر بزرگ بود که جای هیچ فرصتی برای کمال تبریزی نبود و تنها پس از سه قسمت در مقابل این سریال قد علم کردند؟ شاید با اندک مجالی و مختصر درنگی ماهیت واقعی رهی بختیاری شخصیت مثبت این سریال فاش میشد و عصبانیت لرهای عزیز فروکش میکرد.
در هر قومی و در هر صنفی و در هر شهری انسان های خاکستری و حتی سیاه پیدا میشود. از تاریخ بختیاری و ایثارگری های آنها اطلاع کامل دارم. اما... چه کسی میتواند ادعا کند که در سراسر طایفه بختیاری ها یک خانواده منفی و دولتی و رانتخوار هم پیدا نمی شده است؟ چه کسی میتواند ادعا کند در آن قوم بزرگ حتی یک فرد سودجو و فرصت طلب هم وجود نداشته است؟ یک نمونه هرگز نمیتواند یک جامعه را تباه کند.
اما چه شد که بختیاری ها به جای مراجعت های قانونی در راهپیمایی بیست و دوم به همراه شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل شعار مرگ بر کمال تبریزی را نیز سر دادند. حدس میزنم که عده ای و افراطی در میان این عزیزان مرتکب این عمل زشت شده اند و طبق گفته خودم ما به خاطر یک نمونه جامعه را تباه نمیکنیم و به خاطر این عده از بختیاری های عزیز چیزی به دل نمی گیریم. اما صدا و سیما در این ماجرا بیشتر از همه مقصر است. چرا این سریال را از قبل مورد بررسی قرار نداد؟ چرا با رخ دادن این قضایا خود را به چنگال این افراطی ها سپرد و تسلیم شد؟ چرا به این افراد اجازه داد به هنرمندان این مملکت توهین کنند و به جای برخورد با آنها به خواسته آن ها تن داد؟ مسئولیت صدا و سیما در قبال هنرمندان ایران همین است؟
هیچکس نه میخواهد و نه میتواند قومی از اقوام اصیل ایران را زیر سوال ببرد. این فتنه دشمنان ایران است که میخواهند بین ما نفاق و چندگانگی ایجاد کنند. پس هوشیار باشید و به این فتنه دامن نزنید. ملت ایران هرگز نمیتواند دلاوری ها و قهرمانی های قوم غیور بختیاری را فراموش کند. پس داستان پردازی سهوی کمال تبریزی را ببخشید و مطمئن باشید که پشت این سریال هیچ توهینی نهفته نیست.
زنده باد ایران سرافراز...
زنده باد قوم غیور بختیاری...
-------------------------------------------
نویسنده این پست رزا وطن پور
---------------------------------------------
رهاااااااااااا=ممنوووونم رزااااااااااجوووووووونم
دوستان لطفا پستهای زیر را هم کلیک کنید ببینید
دانلود سکانس جنجالی سرزمین کهن
نامه امیراقایی به بختیاری ها
محراب قاسم خاني با انتشار تصويري بامزه از خود و رامبد جوان با شكل سبيل خودشان شوخي كرد!
محراب قاسم خاني عکسي با موضوع سبيل در اينستاگرامش منتشر کرد! او با انتشار اين عکس در اينستاگرام خود نوشته است: مسابقه سبيل من و رامبد. البته اگه به قدمت باشه، من قهرمانم. از سال 72 تا الان اکثر مواقع سبيلم همين بوده!
او اما در صفحه فيس بوك خود نيز به حاشيه هاي ايجاد شده درباره «سرزمين كهن» پرداخت و با زباني طنز آميز به تهراني ها طعنه زد.
او در اين مطلب نوشت: «من از همينجا اعلام ميكنم كه شما مردم تهران بى غيرت ترين مردم ايران هستين! سالهاست توى سينما و تلويزيون هر چى دزد و قاتل و كلاه بردار و معتاد و خائنه اهل تهرانه ولى انگار نه انگار. حالا كافيه يكى با لهجه تركى يا لرى يا اصفهانى يا شمالى يا جنوبى توى يه فيلم يا سريال انگشت تو دماغش بكنه... خوب يه كم خجالت بكشيد از خودتون. از بقيه ياد بگيريد. اگه يه جو غيرت داشتين 99٪ فيلم ها و سريالهاى ايرانى اصلاً ساخته نميشدن.
به اميد روزى كه همه ما از هر قومى و با هر لهجهاى دست به دست هم بديم و با غيرت و تعصبمون جلوى ساخته شدن هر فيلم و سريالى رو بگيريم!»
امیر آقایی بازیگر سریال «سرزمین کهن» در پی اتفاقات پیش آمده و هیاهوی عده ای بر سر پخش سریال «سرزمین کهن» نامه ای را در فضای فیس بوک خود منتشر کرده است.
متن این نامه به شرح زیر است:
«این تنها میتواند از فواید مخصوص فلات ما باشد که چند هفته است سربازان بیگناه سرزمینمان در اسارتاند و هیچ صدایی از کسی برنمیآید. ما عادت داریم از سوراخ سوزن رد شویم و از درب دروازه نه !!!!
صدای اعتراض بختیاریهای عزیز را شنیدم که در چند روز گذشته از هر ناسزا و پیامک گرفته تا تهدید و ارعاب فروگذار نبودند.
سپاس میگویم مردم سرزمینی را که آنقدر صبور نبودند و نخواستند صبر پیشه کنند تا ببینند نه کمال تبریری، نه من و نه هیچ کس دیگری قصد بیاحترامی به قومی را نداشته است. این سادهانگاری در رگ و خون ما جاری است؛ یادآور میشوم فیلمهای کمال تبریزی را که سالهاست توقیف است، یادآور میشوم ممنوعالکاری و جریمهام را برای بازی نکردن در فیلمی که شما دوستش نداشتید.
برادران عزیز بختیاری؛
غیرتتان را میستایم و به نوبهی خود تنها میتوانم بگویم قصد ما بیاحترامی نبوده است. اساسا قهرمان سریال «سرزمین کهن» یک بختیاری است. اما یک سوال برایم باقیست، آن روزهایی که برای مردم سرزمینم محکوم به ممنوعالکاری بودم از این خیل غیرت و جوانمردی چرا حتی شاخهی گلی برای تسکین زخمهایم روانهام نشد؟
با احترام
امیر آقایی17 فوریه 2014 - لندن»
==========================
باتشکر از رزا وطن پور دوست خوبم که بهم خبر انتشار این نامه داد
مدير كل روابط عمومي صداوسيما به باشگاه خبرنگاران جوان گفت: در هفته جاري هياتي از سوي رئيس رسانه ملي براي بررسي بازخورد پخش سريال «سرزمين كهن» به برخي استان هاي كشور اعزام مي شود.
اين گروه ماموريت دارند ضمن گفتگو با امامان جمعه، نخبگان ، مسئولان استان هاي و منتقدان ، مذكور نتيجه بررسي هاي خود را پس از جمع بندي همه جانبه به رئيس سازمان صداوسيما ارائه دهند.
سهرابي افزود: ادامه پخش اين سريال منوط به نتيجه تحقيقات و تحقق كامل دستورات قبلي رئيس محترم سازمان خواهد بود .
پست زیر را هم کلیک کنید لطفا ببینید
توقف پخش سرزمین کهن
سریال سرزمین کهن ساخته کمال تبریزی که طبق آخرین اخبار، ظاهرا پخشاش متوقف شده، این روزها با اعتراضهای فراوانی رو به روست.
ابتدا فارس بود که گزارش داد: در پی اهانت به قوم بختیاری در فیلم تلویزیونی «سریال سرزمین کهن» هماکنون بختیاریهای مقیم اصفهان مقابل صدا و سیمای این استان تجمع کردهاند.
در پی پخش سکانسی از فیلم «سرزمین کهن» ساخته کمال تبریزی که در آن توهینی به ایل بختیاریهای کشور انجام شده است، قوم بختیاری در اصفهان هماکنون مقابل صدا و سیما تجمع کردهاند. لازم به ذکر است که از صبح امروز تاکنون تعدادی از بختیاریهای ساکن اصفهان در مقابل ساختمان صدا و سیمای این استان دست به تجمع زدهاند.
این اعتراض در حالی صورت میگیرد که در پی پخش فیلم «سرزمین کهن» که هفته گذشته از رسانه ملی پخش شد، بیان دیالوگی بین بازیگری در این فیلم موجب تبیین مسئله توهین به قوم بختیاری در استان اصفهان شده است؛ به همین منظور تعدادی از این قوم اعتراض خود را نسبت به این توهین علنی به صورت تجمع و ارسال پیامک به صورت گسترده در جامعه اعلام کردند.
رهااااااااااااااااااااااا=این هم از سریال درجه یک که میسازیمممممممممم
اقای درخشانی وقتی سینا کتک زدین دل یک ملت شاد شد
عکس با تشکر از شکیلااااااااا جونم و سحر جووووووووونم
پست زیر را هم کلیک کرده ببینید لطفاااااااا
سام درخشانی و مهدوی کیا
اعصاب ندارم قاطیم شدیدااااااااا مواظب باشین پرم به پرتون نخوره هاااااااااااا
مرحوم اق شکیب خدابیامرز و مرحومه افرین باااااااااانو
me toooooooooooo
مرحوم کیانوش فداکااااااااار
معلوم نشد جنازش چی شد؟
این همه سریالتون کش داشت
جنازه این خدابیامرزم پیدا میکردین
این سکانسم رو مابقی کشهای سریالتون
مرحوم مادر بزرگ مهربان ریحان خانم
براشون یک تشیعع جنازه نگرفتند
عاقب شگفت انگیز زیور خاااااااااااااااانم درموردش با رهااااااااااااااااااا
حرف نزنین که خونتون گردن خودتونه هااااااااااااااااا
رهاااااااااااااا الان قاطیه
خیلی مسخره بود اسمشم میزارن خلاقیت
طرف تصادف کرد دستو پا شکسته صاف راه افتاد اومد تهرون گدایی
اونم صاف زد به شیشه ماشین اقای سهیلی زاده
بازیگر دوست داشتنی رهاااااااااااااااااااااا
اقاااااااااا سااااااااااااااااام درخشااااااااااااااانی عزیزم
دکتر نادر توتونچی منفی دوست داشتنی
فراری و متواری هستند
به یابنده این بازیگر خوب 1000000میلیارد دلار رهاااااااا میدهد
وای به احوال یکی بگه ایشون کشته شدند در سریال
----------------------------------------------
متاسفانه عکس از مابقی فوت شدگان سریال ندارم
چه بکش بکشی بود تو این سریال
در کل جنگهای جهانیم اینقدر تلفات ندادن کشورهاا
خدابیامرزه
1-مادر بزرگ ریحان خدابیامرز
2-جاوید خدابیامرز
3-کیانوش خدابیامرز
4-اق شکیب خدابیامرز
5-افرین خدابیامرز
-----------------------------------------
فقط اینو بگم نویسندگان محترم سریال اوای باران
اولا خسته نباشید
اما این خلاقیت نیست که سریال اینقدر غیرمنطقی بنویسید
که کسی نتواند حدس بزند
بعد هم بگویید شگفت انگیز متفاوت تموم شد
-----------------------------------
اقای سهیلی زاده شما مانند یک تروریست!!!!!!!!تمام بازیگران سریال کشتید!!!!!!!!!!!!
رهااااااااااا از شما میترسه!!!!!!!!! یک دفعه با مسلسل همه بازیگران میکشتید خلاص!
گفتید پایان سریال خوب تموم میکنم!!!!!!!که مردم راضی باشن!!!!!!!!!
همه که مردن!!!!!!!!!!!بعد پایان بد شما چی بود؟؟؟؟؟؟؟؟
یعنی باران دایی طاها هم باید میمردند شگفتاااااااااااااااااااااااااااااا
حالمونو اساسی گرفتین خواستین درس اخلاقی بگیریم
خواستین خیانت در امانت نکنیم و نتیجه اخلاقی به خوردمون بدین
اما فقط اعصابمونو خورد کردین!!!!!!!!!
به هر حال خسته نباشید
این مدت خیلی زحمت کشیدید اما ای کاش شخصیتهای داستان شما
منطقی تر عمل میکردند تا پایان بهتری سریال داشته باشه
من پایان نابرده رنج با تمام تلخیش قبول کردم چون با عقل جور درمیومد
اما پایان اوای باران فقط توهین به احساسات بیننده بود!
--------------------------------
جسارتااااااااا تو اسلحه اق شکیب خدابیامرز باید بازم تیر باشه
بدین اسلحه به رهااااااااااااااااااا
من یک تیر خالی کنم تو کله این گیوه چی نامرد!!!!!!!!!!!!
تا دل طرفداران اقای درخشانی یعنی دکتر توتونچی شاد کنم
ای باباااااااااا این همه ادم تو این سریال کشته شدند
یکی رو هم رهاااااااااااا بکشه دل یک ملت شاد شه
دیدین که پلیس دنبال حامد نرفت دنبال رها هم نمیان
جهت حمایت از روح و روان اعصاب خودتون هر چی میخواهید بنویسید
فقط کامنت لطفااااااااااااااااااااااااا
در ضمن فاتحه برای جمیع درگذشتگان اوای باران فراموش نشه
---------------------------------
تصویربرداری بخش های پایانی سریال در حال پخش «آوای باران» حسین سهیلی زاده هفته ی آینده تمام می شود.
به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون رادیو خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، حسین سهیلی زاده - کارگردان سریال «آوای باران» - تصویربرداری سکانس های مربوط به قسمت 36 این مجموعه را دوم بهمن ماه با حضور در لوکیشن خانه ی «نادر» به پایان رساند.
کارگردان سریال «آوای باران» در این باره به خبرنگار ایسنا که در پشت صحنه ی سریالش حاضر شده بود، گفت: تصویربرداری بخش های پایانی این مجموعه یک روز قبل از پایان پخش سریال یعنی سه شنبه ، هشتم بهمن، به پایان می رسد.
سهیلی زاده در ادامه خاطرنشان کرد: پخش آخرین قسمت از « سریال اوای باران» نهم بهمن ماه به روی آنتن خواهد رفت.
به گزارش ایسنا، سام درخشانی ، الهام چرخنده و سیاوش خیرابی از جمله بازیگرانی بودند که در سکانس های مربوط به قسمت 36 سریال «آوای باران» مقابل دوربین رفتند.
حسین سهیلی زاده با هدف ایجاد جذابیت بیش تر برای مخاطبان پایان فیلم نامه سریال «آوای باران» را تغییر داده است.
سلیمانی به عنوان دستیار کارگردان این مجموعه درباره ی علت تغییر پایان فیلم نامه ی «آوای باران» به ایسنا گفت: این تغییر در راستای سلیقه ی مخاطبان صورت گرفته است.
به گزارش ایسنا، تصویربرداری سریال «آوای باران» به کارگردانی حسین سهیلی زاده همچنان ادامه دارد و گروه تولید هم زمان با فشردگی زیاد کار، سریال را به پخش می رسانند.
ابتدا رهاااااااااااااااااا به اقای درخشانی برای ایفای نقش دکتر توتونچی تبریک میگه
حالا لطفااااااااا گفتگوی اقای درخشانی بخونید
سام درخشانی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به نقش خود در سریال «آوای باران» و همکاری با حسین سهیلیزاده کارگردان این مجموعه تلویزیونی که این شبها از شبکه سه روی آنتن میرود، گفت: من سهیلیزاده را از قبل میشناختم و حدود 10 سال پیش هم به عنوان مهمان در سریال «روزهای اعتراض» بازی کرده بودم و خیلی دوست داشتم دوباره با وی همکاری داشته باشم.
وی درباره نقش هایی که در این چند سال اخیر بازی کرده است، بیان کرد: من همیشه سعی کردهام نقش های متفاوتی را انتخاب کنم گواه آن هم کارنامه ایست که دارم اما شاید یکی از دلایلی که احساس می شود که در این چندسال اخیر نقش های متنوع تری بازی کرده ام این بوده که بازی هایم بیشتر در کارهای پربیننده بوده است و به همین دلیل تفاوت نقش هایم احساس شده است وگرنه من همیشه به دنبال متفاوت بودن و به چالش کشیدن خودم بوده ام. همیشه هم نظرم این بوده که من به دنیال تجربهاندوزی هستم و فکر می کنم فاصله زیادی با نقطه ایده آل خود دارم.
بازیگر سریال «نابرده رنج» درباره بازی های تکراری و یا تیپ سازی های کلیشه ای در آثار تصویری عنوان کرد: بخشی از این تکرار به خود بازیگران برمی گردد که چقدر پخته باشند به طور مثال هرچقدر بازیگری تجربه بیشری داشته باشد نگاهش به خود و حتی به اجتماعش پخته تر است و این نگاه در بازی هم وارد می شود. بخش دیگر این قضیه هم به فیلمنامه ها برمی گردد که باید از این تنوع برخوردار باشند. خوشبختانه من در تلویزیون پیشنهادهای زیادی داشته ام و راحت تر توانسته ام دست به انتخاب بزنم.
درخشانی اضافه کرد: پیشنهادها اما در سینما کمتر بوده و من مجبورم در این حوزه حساسیت بیشتری داشته باشم و حالا منتظر فرصت هستم که بتوانم در یک کار خوب سینمایی بازی کنم. دلیل حساسیتم این است که عده ای همیشه بین سینما و تلویزیون نوعی تفکیک قایل شده اند به نحوی که اگر یک بازیگر تلویزیونی به سینما برود و موفق نباشد همه دلیل این عدم موفقیت را تلویزیونی بودن وی می دانند و من هم چون چند سال است که کار سینمایی نداشته ام، میخواهم برای ورود دوبارهام به سینما قوی عمل کنم تا در سینما هم بتوانم طرفداران خود را راضی نگه دارم. درواقع برای من مدیوم مهم نیست بلکه رضایت طرفدارانم اهمیت بیشتری دارد.
بازیگر «آوای باران» نظر خود را درباره بازی های این سریال اینگونه بیان کرد: فضای کلی کار هم اکنون برای من بدست آمده است زیرا در اوایل کار فکر می کردم که بعضی از بازی ها درنیامده اما الان فکر می کنم همه کاراکترها سر جای خود هستند. با این حال هربار که بازی های خود را می بینم فکر می کنم که اگر قرار بود دوباره بازی کنم به شکل دیگری آن را ایفا میکردم و تغییراتی در کارم می دادم. هم اکنون ما تنها چند قسمت از آنچه که روی آنتن می رود جلوتر هستیم و من فکر می کنم اگر زمان بیشتری داشتیم همین چند مشکلی که ممکن است الان وجود داشته باشد دیگر وجود نداشت.
بازیگر سریال «دارا و ندار» ادامه داد: بههرحال فکر می کنم این کار گرفته و مردم آن را دوست دارند مخصوصا در شرایطی که عده ای از مردم با تلویزیون قهر کرده اند و یا فکر می کنند که اگر برنامههای تلویزیون را نبینند، روشنفکر هستند این سریال توانسته نظر مخاطبان را به خود جلب کند. از طرف دیگر ممکن است بعضی از سریال های تلویزیون ما حرفی برای گفتن نداشته باشند اما فکر نمی کنم سریال های ترکی ماهواره هم محتوا داشته باشند.
درخشانی که پیش از این سریال در «پژمان» بازی کرده بود، درباره تفاوت های این دو کار اظهار کرد: یکی از دلایلی که این کار را پذیرفتم این بود که خواستم بعد از «پژمان» کار متفاوتی داشته باشم حالا هم خوشحالم که کارم در هر دو گرفت و مخاطبان متوجه حضورم در هر دو نقش شدند.
این بازیگر سینما و تلویزیون در پایان از یک اثر نمایشی که به همراه کامبیز دیرباز در سال آینده برای تئاتر خواهد داشت، خبر داد.
مجموعه تلویزیونی «آوای باران» به کارگردانی حسین سهیلی زاده و تهیه کنندگی محمد هاشمی اصل هر شب به جز پنجشنبهها و جمعهها ساعت 20:45 از شبکه 3 سیما پخش میشود.
-------------------------------------------------------------------------
رها=ضمن تشکر از همه عوامل این سریال و خسته نباشید ویژه به نویسندگان سریال و اقای سهیلی زاده کارگردان اوای باران
امیدواریم اخر قصه همه چیز به خوبی خوشی تموم شه
نادر زیور متحول شوند ادم خوب بشوند
باران فرید ازدواج کنن
دایی طاها دخترشو ببینه نادر زیور ببخشه با مرضیه ازدواج کنه
شکیب بیچاره پولدار شه کیانوش دختر موردعلاقشو پیدا کنه
افرین بسلامتی مادر بشه
مراد از زندان بیاد بیرون با گلپری خوشبخت بشه
سینا بیتا از نادر زیور معذرت خواهی کنن
اقای سهیلی زاده نمیدونم اخر سریال چطور عوض کردین ولی اگه میخواهید
دل یک ملت شاد بشه
نه کسی بمیره
نه کسی بره زندون
نه کسی نا امید بشه
---------------------------------------------
نقطه قوت سریال آوای باران بازیگران خوب و نقطه ضعف این سریال ضعف شدید فیلم نامه است. این جور فیلم نامه ها یه جورایی عشق هندسی رو ترسیم میکنه. عشق این داستان یه مثلثه. فرید و کیانوش و باران. نویسنده ها توی این مواقع برای از بین بردن یه رقیب خلاقیت های جور و واجوری به خرج میدن. مثلا رقیب تو جریان داستان کشته میشه ، بیمار میشه ، وادار به مسافرت میشه یا حتی پیشنهادش رو پس میگیره. اما توی این قصه کیانوش یک شبه سیاه میشه. و این هم خلاقیت نویسنده این سریاله. یک شبه سیاه شدن کیانوش واقعا خنده دار بود. عاشقی مثل کیانوش که از بچگی دل به باران داده مگه میشه در عرض یک شب اینطور خبیث و پلید بشه که از پشت به باران ضربه بزنه و زندانی اش کنه.
اینطور که اول سریال از خباثت نادر و مراد مظلوم صحبت میشد مثلا این که باران میگفت : "مگه ندیدی نادر سر مراد چه بلایی آورد؟ حتما باید صابونش به تن تو هم بخوره تا بفهمی یارو گردن کلفته؟" بیننده خیال میکرد که نادر باران و مراد رو میشناخته و از روی قصد و غرض مراد رو انداخته زندان. در حالی که نادر اصلا مراد رو نمیشناخته و فکر میکرده اون ها زورگیرن.
به علاوه مدارک توی دفترخونه به اسم باران ریاحی سند خورده. حالا که همه چیز رو شده دیگه نیازی نیست دایی طاها چیزی رو از اونا پس بگیره. چون همه چیز قانونا به اسم بارانه نه بیتا.
آرایشگر روز اول خال بیتا رو با مداد روی گونه اش کشید. بعد چطور شد که دایی طاها تونست با خودکار اون خال رو بکنه؟
جاوید و مراد و حامد و کیانوش که اینقدر بزن بهادر بودن و تونستن اون طور نسخه نادر رو بپیچن چه طور نتونستن توی این همه سال از پس شکیب بربیان؟ یعنی توی این همه سال نتونستن ناغافل بریزن سرش اون هم با این همه کینه ای که نسبت بهش داشتن؟
فرید مثبت قصه چرا به جای انجام دادن وظیفه اش که پناه دادن به بچه های کاره با شکیب معامله میکنه؟ فرید واقعا چی کاره ست؟ این طور که توی این سریال نشون داده شده اختیارات این آقا از پلیس بیشتره.
آدم پول دوستی مثل شکیب چرا وارد معامله با طاها و باران نمیشه و پای قول و قرارش با نادر مونده؟ چرا فیلم نامه نویس های محترم اصرار دارن که همه شرایط رو به نفع شخصیت منفی قصه رقم بزنن؟
کیانوش با چوب از پشت به باران ضربه زد. اونم جلوی چشم مردم؟ کسی بهشون نگفت با دختر مردم چی کار دارید؟ فرید و دایی طاها که اینقدر منتظر باران بودن چطور ندیدنش؟
باید از طراح تیتراژ این سریال تشکر کنم. تیتراژ ابتدایی این سریال واقعا زیباست. اما مناسب این سریال نیست. چون این سریال اصلا درباره بچه های کار نیست. خط بیتا و سینا و مثلث باران و فرید و کیانوش اینقدر توی این داستان پررنگ شدن که تکدی گری و بچه های کار اصلا دیده نمیشن.
بیتا چرا پای سینا وایساده وقتی سینا از روز اول شروع به توهین و تحقیر بیتا کرد؟ چرا هنوز به خانواده اش پشت پا میزنه به خاطر سینا که از روز اول خودش رو خوب نشون داد؟ از آدم زرنگی مثل بیتا همچین کاری بعیده.
درسته که همه ی فیلم ها قرار نیست جایزه بگیره. ولی خوبه که آدم وقتی سریالی رو مینویسه یا میسازه تا حد امکان مشکلاتش رو رفع کنه که انتخابات بهترین سریال برای مسئولان سخت بشه. حسین سهیلی زاده که اینقدر کارگردان خوب و توانمندیه اینبار اسیر فیلم نامه پر از ایراد شده. هرچند تجربه این کارگردان موفق باعث شده این سریال هم یک سریال پر بیننده بشه.
---------------------------------------------------------
نویسنده این پست رزا وطن پور
------------------------------------------------------------
این عکس اقااااااااااساااااااااااااام گذاشتند تو اینستااااااااگرامشون و نوشتند
Man(sam)pesaram farid(siavash)va baran(azade)....raftim farsh bekharim
رهاااااااااااااااا توضیح میدهد رفتند افتتاحیه فرش فروشی سرای ابریشم
اقای درخشانی با اقای دیرباز به این مراسم رفتند تونستم اون عکسم میزارم
متن زیر را دوستی به نام
ازی
در کامنتها گذاشته بود چون خوشم اومد از نوشتش اوردمش صفحه اصلی که همه ببینند
عکس با تشکر از پرند جون
ب نظر من بودن يك يا چند تا از بازيگران مورد علاقمون در سريال نبايد باعث بشه كه بعد منفي كار رو نديده بگيريم...
اين كار يعني آواي باران كمي تا قسمتي عجيبه و منفي و ب دور از در نظر گرفتن شعور مخاطب...
اولين مشكلش هم نويسندگيشه...نويسندگي اي كه كارگردان از اون ب نام خلاقيت نام مي بره اما خلاقيتي در اون نيست
كپي برداري ناشيانه از داستان معروف اليور توييست
داستاني كه زيباييهاي خاص خودش رو داشت و با وجود رنگهاي خاكستري و خيابونها و بعضي مردم چرك و نامطبوعش اما ب دل نشست
چرا ما ياد نگرفتيم كمي متعادل باشيم؟؟؟
هميشه يك وجه از زندگي در ما اغراق آميز تر از وجوه ديگه است
مثل شخصيتهاي نابسامان اين داستان
همشون ي بخش كاملا اغراق آميز دارن
ك بسيار عجيبه و باور ناپذير
نويسنده يا كارگردان.... این رمان معروف رو هندی کرده.. به جای اليور داستان دختری به نام باران رو انتخاب کرده...باراني ك بيشتر غلو مي كنه و انگار با بزرگ شدن توي جمع تكدي گران...فيلسوف بار اومده تا يه دختر زجر كشيده...يهو قلدر و قداره كشه...بعد آروم و ناز نازي!!!!
بعد هم ك خيلي زود بزرگش مي كنه و فرید رو مي فرسته دنبالش.... نقشي كه واقعا مصنوعيه. یک پسر جوون مدیر! بطور تصنعی نمازخون و مومن....نقشي كه اصلا باور پذير نيست... نمیدونم توی سریال خبری از پلیس هست؟! این فرید که مثلا مدیر ستاد جمع آوری بچه های خیابانیه نفوذ و قدرت ماموران اف بی آی رو داره و یک تنه همه کار میکنه؟؟!!!! حتی در یک قسمت دیدم که به پلیسها هم دستور میداد و یا میگفت تا هروقت بخوام نگهش میدارم! خوب اين يعني چي؟؟ اين يعني خلاقيت؟؟؟
مهران احمدی ...مثلا شده شبیه شخصیت فاگین رمان وزين بینوایان ....طراحی این شخصیت اولین و مهم ترین توهینیه ک به مخاطبان باسواد تلویزیون و خوانندگان رمان الیورتویست می شه....
اصلا چرا بايد به جای پرداختن به کودکان کار و خیابانی و اصل قرار دادن اونا... دختری مثل بیتا و مادر و پدر اونو اصل داستان قرار داد؟؟؟.
بیتا برای رسیدن به پسر مورد علاقه خودش مقابل همه واي ميسته... ي نوع آموزش بازي و معامله با پدر و مادره انگار برای رسیدن به خواسته های غیرمنطقی.... اصلا جا زدن بیتا به اسم باران چي بود؟؟ و چرا طاها بايد نگران مال و اموالش باشه؟؟ يعني اسم اينم خلاقيته يا كش دادن الكي داستان و ناديده گرفتن شعور ما؟؟؟ ثبت احوال هم بووووووووووووق تشریف داره يعني آيا اونوقت؟
بعد نقش طاها...من خودم ب شخصه آرامش و متانت آقاي پگاه رو مي پسندم...ن در اين سريال..كلا...اما اين نويسنده محترم و كارگردان عزيز چرا اينقدر ي پدر رو خنگ تصور كردن؟؟ مثلا فکر کن جای اینکه دخترت 26 سالش باشه 18 سالش باشه تازه فقط یک نشونه خال از بچه یاد پدر هست؟! پس هر خالداری!!!! رو بیارن به عنوان دختر قبول داره آيا؟؟؟
چرا سينما و تلويزيون ما اين شكليه؟؟ چرا سریال سازاي ایرانی سریالايي می سازن با قسمتهای زیاد...تو همه این قسمتها هم حرمتها شكسته ميشن و انقدر كشش ميدن و به قول معروف آب ميبندن توش ك نوعي توهينه ب شعور بيننده...بعد طي يك عمليات انتحاري در قسمت آخر و در یک نتیجه گیری کلی شخصیت های بد و تنبیه مي كنن و مجازات و از اون مضحكتر خيلي وقتها متحول....
آواي باران هم همينه...فصل اول سريع و بي منطق تمام شد و رسيديم به فصل دوم...حالا هم انقدر كشش دادن و شورشو درآوردن...بعدم توي يكي دو قسمت آخر مي خوان همه رو بكنن قديس و زندگي شيرين مي شود؟؟؟
من فكر مي كردم تماشای سریالی مثل آوای باران مي خواد موضوع مهمی مثل کودکان خیابانی و مافیای تکدی گری رو براي من افشا و اطلاع رسانی كنه...ولي ديدم نه.... داستان همون عاشقانه هاي هندي هميشگيه.....
و از اون بدتر...مردم ديگه حالا به جای تماشای دغدغه سازمان بهزیستی و دیدن سریالی دراماتیک و در عین حال آموزشی و اجتماعی در آوای باران منتظرند تا ببننند نتیجه عشق بیتا و سینا و باران، فرید و کیانوش چ ميشه!!!!.این هم از دست پخت جدید تلویزیون برای رفع یک معضل اجتماعی و البته مبارزه با ماهواره!!!!
تازه به به و چه چه همه هم بلنده...و نصف بيشتر ك چ عرض كنم....بالغ بر نود درصد اين به به و چه چه ها ب خاطر حضور بازيگر مورد علاقشونه در سريال...و از اون بدتر ك بي هيچ نگاه علمي اي هر گونه نقد رو هم مغرضانه سركوب مي كنند و جوابهاي غير منطقي مي دن...
ما هممون هنرمندي رو دوست داريم و كارش رو مي پسنديم...اما بي عيب ك نيستن...قرار نيست با حضور اون در سريالي ضعف اصلي سريال يا فيلم رو نديده بگيريم....اين سريال ضعيفه...بسيار هم ضعيفه....
ب قول آقاي خسروي عزيز ك گفتن خيلي وقته نشستم و دست زير چونه تلويزيون تماشا نكردم...بايد گفت...آره...ما عادت كرديم فيلم ها و سريالهامون رو ب خاطر حضور شخصي ك دوسش داريم تماشا مي كنيم بدون اين ك بدونيم چ هزينه اي صرفش شده و چ پيامي قرار بوده برامون داشته باشه...
خداييش...رو راست و وجداني...ما هنرمندمون رو ب خاطر تيپ و ظاهرش انتخاب نمي كنيم؟؟ اگه نه...پس چرا اين روزا خيلي از مرد اولاي سينماي ديروز ب فراموشي سپرده شدن و تو اوج تنهايي و شايد تنگدستي دارن اين دنيا رو سر مي كنند...اگه نه...و اگه از روي دلايل علميه...چرا خيلي از پيشكسوتهامون رو در اوج بيماري داريم و ب يادشون نيستيم؟؟؟
هنر فقط تو دستاي اونايي نيست ك الان چهرشون ب واسطه يه سري كار واقعا ضعيف و بي معنا تو ديده...ما مردم متاسفانه يادمون رفته...خيلي چيزا رو يادمون رفته...صفحه مي زنيم...طرفداري مي كنيم...لايك مي كنيم...قربون صدقه ميريم...ك چي؟؟
ك بگيم هنر دوستيم؟؟ واقعا هنردوستيم يا آدم دوست؟؟
اگه هنر دوستيم چرا براي يكي مثل مهرآرا ك دو پاشو از دست داد صفحه نزديم؟؟ چرا سعدي افشار ك تو تنگدستي و تنهايي فوت كرد امسال برامون اسطوره نيست؟؟
چرا قربون صدقه يكي مثل جمشيد مشايخي نمي ريم ك اوج هنره و بيمار؟؟ يا شهلا رياحي رو شناختيم؟؟
تا تقي ب توقي ميخوره و سريالي پخش ميشه...گلخانه و ورزش و ويتامين سه راه ميندازه ولي براي ياد كردن از اسطوره هاي قديميش كوچكترين همتي نداره..
-------------------------------------------------------
متن بالا کامنت یکی از بازدیدکنندگان محترم بنام ازی هست
صحبتهایش متین بود و دلنشین
-------------------------------------------
داستان غیرقابل باور اوای باران روی اعصاب رهاااااااااااا است
بعضی شخصیتهایش که مثل مرضیه و فرید فرشته اسمانی اند
بعضیم مثل نادر زیور دیووووووووووو
شخصیتها هیچ کدوم واقعی پردازش نشدند بعد میگن سریالمون رئاله!!!!!!!!
رهاااااا اگه بازی خوب ساااام درخشانی و الهام چرخنده و اقا شکیب نبود
هیچ علاقه ای به دنبال کردن اوای باران نداشت
رهااا اوای باران را بخاطر بازیگرمورد علاقش سام درخشانی دنبال میکنه
شما برای چی سریال اوای باران دنبال میکنید؟؟؟
فیلمنامش براتون قابل باوره؟؟؟؟
یا صرفا بازیگر موردعلاقتون در سریال هست و شما هم سریال میبینید؟؟؟؟؟
لطفا کامنت بزارید و نظرتونو در مورد این سریال بنویسید
واااااااااااااااااااااای رهاااااااااااااااااا عاشق دکتر توتونچیو بااااااااااااااانو زیوراست
این از فرمایشات دکتر توتونچی میباشد به انتخاب بچه های وبلاگmy star
اقااااااااااااساااااااااااااااااام دکتر توتونچی خیلی باحال بازی کردین
کلاااااااااا رهااااااااااا عکس و دیالوگ برتر از my starکش رفت
در ضمن ادرس وبلاگ my star
http://www.voooo.blogfa.com/#
اقااااااااااا ساااااااااااااااام از این وبلاگ دیدن میکنند
متن زیر هم کامنت سوم اقای درخشانی برای بچه های
وبلاگmy star میباشد
-----------------------------------------
پیام اقای درخشانی در وبلاگ my star
دوستان و همراهان دوست داشتني
ممنون از اىنكه سريالو دنبال و نقد مىكنيد
تمامه نظراته شما عزيزانو ميخونم و لذت مىبرم....شك نكنيد كه از نظراتتون استفاده مىكنم كه بهتر بشم....بهتون قول مىدم ..ممنون از همكي
-----------------------------------------
اینجا وبلاگ نقد فیلم و سریال هست
من رهااااااااااا هستم از اعضای وبلاگ my star
این دیالوگم به انتخاب خودم
سام درخشانی(نادر اوای باران)=اقااااااااااا قورباغه هاتو جمع کن برو از اینجااااا
جالبی این سکانس ارامش حمیدرضاپگاه بود
ساااااااااااااام درخشانی انقدر فریاد زد و اکشن بود بنده خدا عرق کرد
(موندم چرا اقای سهیلی زاده کات نداد اقاااااااااااساااااااااااااام نفسشو تازه کنه؟)
انوقت دایی طاها ارام و معمولی یکمی درس اخلاق داد و از قورباغه ها گفت و رفت
البته رهااااااااااا تاکید میکنه که نادر کار بسیار زشتی کرد با دایی طاها بد و بی ادبانه صحبت کرد
این پست به درخواست فاطمه جون گذاشتم
حمیدرضا پگاه متولد یازدهم ۱۱ دی ماه ۱۳۵۰ در شهر تهران می باشد.
وی فعالیت حرفه ای خود را از سال ۱۳۷۲ با بازی در فیلم ضلع ششم آغاز کرد…
حمید رضا پگاه متاهل می باشد. و همچین یک برادر و سه خواهر نیز دارد
حمید رضا پگاه در فیلمهایی از جمله این زن حرف نمی زند,برخورد خیلی نزدیک,قلاده های طلا,برخورد خیلی نزدیک و همچنین سریالهای “آخرین گناه,یک روز قبل,تا رهایی,تفنگ سرپر,با من بمان و به تازگی در سریال آوای باران به ایفای نقش پرداخته است
برنامه گلخانه18دی92 دیدید ایا؟؟؟؟؟؟؟؟
دیدین ازاده زارعی انگار خارج از سریال اوای باران هم همون باران است
بسیار سفر باید کرد تا پخته شود خامی
هر کسی هنرمند نیست ولی همه میتونن بازیگر باشند
حمیدرضا پگاه در برنامه زنده رود اصفهان / ۲۷ دی ۹۲
سلاااااام
شبکه 3 سیما به مناسبت فرارسیدن ولادت پیامبراکرم (ص) و امام جعفر صادق(ع)
برنامه زنده« گلخانه» با حضور بازیگران و هنرمندان مجموعه "آوای باران "سام درخشانی ،سیاوش خیرابی ، حمید رضا پگاه ، آزاده زارعی ،حسین سهیلی زاده ومحمد هاشمی اصل ،بازیگران "مجموعه خط "آشا محرابی ،لیلا برخورداری و بهنام قربانی ،همچنین حمید لولاییو هنرمندان در عرصه خوانندگی مازیار فلاحی و رضا صادقی یکشنبه 29 دی از ساعت 11:00تا 14:00به روی آنتن شبکه سه خواهد رفت .
با تشکر از پرند جان(وب ستاره ماندگار سام درخشانی)
و
سحر جان وب my star
این عکس خوشگل هم پانته آ جون درستش کرده
رهاااااااااااا هم زحمت کش رفتن خبر و عکس گردن گرفته
رهااااااااااا به خودش خسته نباشید میگوید
عکسهاااااااا با تشکر از مهلا جون و سحر جون وب my star
یک خسته نباشید به همه عوامل سریال اوای باران
مخصوصاااااااااا اقای درخشانی و خانم چرخنده که فوق العاده بودند
عکس با تشکر از شکیلااااااااااااجونم وب عشق است مثلث دوستی
عکس جدید اقای درخشانی و خانم چرخنده
بازیهای فوق العاده خوبی از این دو هنرمند خوبمون در اوای باران شاهد هستیم
خسته نباشید ممنووووووووووووووون
عکس متعلق است به وب برام هیچ حسی شبیه تو نیست
با تشکر از پرند جووووووووووووووووووونم
------------------------------------------------------
لهجه و بازی نچسب مرضیه و مشکلات فیلم نامه ای به نظر من تنها مشکلاتی بود که توی فصل اول وجود داشت. اما فصل دوم مشکلات تازه تری رو با خودش آورد و اولین مشکلاتی که توی فصل دوم دیده شد بیتا و سینا بودن. بیتا و سینا هر دو از بازیگران نو ظهور هستن که علاوه بر بازی مصنوعی مشکل شخصیتی هم دارن. من دلیل بلبل زبونی سینا رو در برابر نادر و زیور نمی فهمم. به طور طبیعی سینا باید در برابر زیور چرب زبونی میکرد و در برابر نادر دست پایین میگرفت. اما سینا طلب کارانه برخورد میکرد که این فوق العاده غیر عادی بود.
مشکل بعد رفتار صاحبخونه فرید بود که به زور میخواست دخترش رو به فرید بچسبونه. که این امر واقعا یک بی احترامی به دختران بود. مشکل بعدی تضاد در شخصیت هاست. بیتای آب زیرکاه قصه که اینقدر خوب دایی طاها رو فریب میده به همین راحتی فریب سینا رو میخوره و فرید مثبت و سفید قصه برای رسیدن به هدفش یه به قول خودش مفنگی رو طعمه میکنه و با تهدید جاوید ( که به پلیس میگم از من میخواستی زور گیری کنی و میندازمت زندان ) کار خودش رو پیش می بره.
پلیس ها نمی تونن یه بچه رو اونم بعد از بیست سال پیدا کنن. اما فرید با یه عکس به راحتی اون هم بعد از یک روز به یک قدمی باران رسید. حتی فیلم نامه نویس محترم به خودش زحمت نداد حداقل یکی دو روز این موضوع رو عقب بندازه.
بزرگترین مشکل این فصل بارانه. صحبت کردن باران از گل پری و جاوید و کیانوش که از قبل پیش شکیب بودن بدتر شده. اغلب نویسنده ها توی این جور داستان ها سعی میکنن دختر قصه رو که از خانواده محترمش دور مونده دختری ناسازگار اما محبوب جلوه بدن. اما باران قصه ما حداقل تا این جا نتونسته محبوبیتش رو اون طور که باید به دست بیاره.
به علاوه همون سیبیل کافی بود تا کیانوش خاکستری جلوه داده بشه. دیگه نیازی به اون کله فرفری نبود. علاوه بر اینکه توی بچگی کیانوش اثری از موهای فر نبود. با توجه به اینکه بیست سال قبل جاوید خلاف تر از کیانوش بود بهتر بود این قیافه رو برای جاوید درست کنن نه کیانوش. اما حالا جاوید قصه شده یه آدمی که اون طور که توی سریال گفته شد مفنگی و معتاد به نظر نمیاد و قیافه نسبتا بی آزاری داره.
اما دایی طاها که فقط چند روزه از زندان آزاد شده و برگشته چرا باید به این سرعت رضایت بده و خام بشه و همه مال و اموالش رو به اسم بیتا بزنه؟ نادر و زیور که اینقدر زرنگن نمی فهمن که وقتی ماجرای باران رو بشه دایی طاها میتونه همه ی اموالش رو ازشون پس بگیره؟
خنده دارترین قسمت این سریال جا زدن بیتا به جای باران بود. شاید بیست سال گذشته باشه. اما دایی طاها فرمانده جومونگ نبوده که اصلا بچه اش رو ندیده باشه و بعد بیست سال نشناسه. طاها از بچه هفت ساله اش جدا شده بود. یعنی واقعا نفهمید که بیتا باران اون نیست؟
با این وجود این سریال تونسته مخاطب خودش رو جذب کنه و از این بابت باید به حسین سهیلی زاده تبریک گفت و از تمام بازیگران این سریال تشکر کرد.
------------------------------------------------------------------
نویسنده این پست رزا وطن پور
---------------------------------------------------------------
لطفا پست زیر را هم بخوانید
کلیک کنید
نقدسریال اوای باران(2)
ازاده زارعی بازیگر نقش باران در سریال اوای باران
نویسنده سریال:«آوای باران» بدون تغییر در فیلمنامه روی آنتن میرود
سعید جلالی:درباره لهجه سپیده خداوردی به هدف مورد نظر نرسیدیم
سعید جلالی نویسنده آوای باران به باشگاه خبرنگاران گفت: ایده اولیه این سریال در حد یک خط فکری با موضوع بچههای تکدیگری، از سوی حسین سهیلیزاده من و علیرضا کاظمی پور نویسنده دیگر این مجموعه مطرح شد.پس از آن ما این طرح را با تهیه کننده مطرح کردیم و با گسترش ایده، قصه و فیلم نامه آوای باران را نوشتیم البته کمی از قصههای کلاسیک الیورتوئیست را نیز برای پیشبرد قصه چاشنی آن قرار دادیم.
جلالی ادامه داد: خلق قصه و تمامیت آوای باران خلاقیت من و کاظمی پور به صورت کاملا مشورتی است.سریال آوای باران به طور کل بدون تغییر در فیلمنامه روی آنتن میرود و اگر تغییری هم در دیالوگ یا سکانس به وجود بیاید با مشورت و هماهنگی، توسط نویسنده بازنویسی میشود.
وی درخصوص لهجه شخصیت مرضیه تصریح کرد: این نوع لهجه در فیلمنامه نبوده ولی در تعامل میان سپیده خداوردی و کارگردان گویش جنوب کشوری شکل گرفت که البته با توجه به صحبتهای انجام شده با کارگردان به این گونه لهجه به هدف مورد نظر نرسیدیم،بنابراین با پیش روی قصه در زمان حال این گویش کمتر میشود.
جلالی اظهار داشت: در این چند قسمت پخش شده از سریال، هنوز قصه جا نیفتاده،ولی با بازگشت به زمان حال قصه روند خود را طی میکند.
این نویسنده درخصوص مشکلات ساخت این مجموعه اظهار داشت: برای تصویربرداری لوکشینهای مربوط به سال 1370 بدلیل تغییرات زمانی به لحاظ ساختی و تولیدی در تنگنا هستیم و به سختی و در مکانهای محدود صورت میگیرد.البته با پیشرفت قصه و ورود به زمان حال اتفاقات بیشتری در سریال رخ میدهد که هم به لحاظ قصه، شخصیتها و تصویری رنگ و بوی بهتری پیدا میکند.
وی درخصوص نویسندگی خود و کاظمی پور گفت: من و کاظمی پور چندین سال است که به صورت گروهی نویسندگی میکنیم و تا به حال در سریالهایی چون «دلنوازان»، «زمانه» و ... با هم همکاری داشتهایم.
وی درخصوص استقبال و موفقیت آوای باران در میان مخاطبان عنوان کرد: آوای باران به دلیل برخورداری از روند یک خطی ساده و پیچیدگیهای زیاد قصه با استقبالی حتی بیشتر از زمانه روبرو خواهد شد و برای مخاطبان جذاب خواهد بود.
جلالی درخصوص کار با گروه و عوامل این مجموعه اظهار داشت: من از سریال «آخرین دعوت» با سهیلی زاده همکاری داشتم و کار با گروه او به دلیل برخورداری از یک تیم منسجم، بسیار خوب است.از ویژگیهای کاری سهیلی زاده این است که همه عوامل او چندین سال به صورت یکدست باقی مانده و این جزو موفقیتهای کاری اوست. سهیلی زاده کار خود را دوست دارد و پشتکار در او موج میزند و تمام عوامل را حمایت میکند.
وی در پایان درخصوص انتخاب بازیگران خاطر نشان کرد: انتخاب بازیگران به صورت مشورتی بوده،ولی تصمیم نهایی با خود کارگردان بود.
وقتی بیننده اوای باران سردر گم میشود
----------------------------------
طراحی صحنه و لباس در سریالهای ایرانی همیشه با مشکل همراه هست از کلاه پهلوی بگیر تا..............
اما طراح صحنه و لباس اوای باران واقعا بیننده را الزایمری فرض کرده......انگار 20سال قبل یک قرن قبل بوده......هنوز مانتوهای اپل دار ماکسی با اون جیب های بزرگشون شاید تو کمد خیلی ها باشه......حتی لباسهای مجلسی خانمها اپل های بزرگی داشت.........اقایون یقه لباسشون اینقدر باز نبود که زنجیرشون هم معلوم بشه!!!!!!بچه ها ماشین کنترلی نداشتند اونم این مدلیشو........عکسهای فتوشاپی به در و دیوار اطاق بچه ها نبود........ابروهای خانم ها مدلش پهن بود.......20سال دیگه زیور خانم تنها فرقش اینه که بجای روسری شال میپوشه.......کدوم فلسفه ای هست که بازیگران نقش مثبت انقدر بد شخصیت پردازی بشن و بد بازی کنند که بیننده با نقش منفی و خاکستری انس بگیرد...........لهجه جنوبی مرضیه این قدر بد است و شعارهای برادرش انقدر تو ذوق میزند که لاجرم نگاه بیننده میرود بسمت بازیهای ان سمت ادمهای خاکستری که بهتر شخصیت پردازی شدن عالی بازی میکنند........ادمهای خاکستری سریال منطقی هستند زیور اگر باران را به انباری می اندازد خودش ناراحت است و میگوید بچم باران........زیور شخصیتی است که عصبی است اگر با باران هم جروبحث میکند من بیننده کمی به او حق میدهم زیور با بچه خودشم هم مشکل دارد و با شوهرش دعوا دارد باران هم خوب شخصیت پردازی شده دختر بچه پولدار گستاخی که کمی حقش است تنبیه بشود.......نادر نقش ادمهای تازه به دوران رسیده را خوب بازی میکند عصبانیهای او فریادهایش انقدر طبیعی هست و گاهی انقدر مهربان با همسرش و باران هست که دوستش داشته باشی و بگویی تحت فشار زندگی است هر ادمی گاهی عصبانی میشود........از ان سو برادر مرضیه فقط شعار میدهد البته باز بسیار منطقی تر از خواهرش است و خوب هم بازی کرده دیالوگهای او گاهی خوب اما گاهی انقدر شعار زده است که بیننده باورش ندارد ادعای دوستی دارد اما گامی برای دوستش برنمیدارد فقط با این دیالوگ که کاری نمیشود کرد.....در مورد مرضیه تنها میگفت انتخاب او اشتباه بود
سکانس بازار و فرار باران و شک خانمی که کیفش دزدیده شده بود به باران بسیار جالب انگیز بود!!!!!!!!!!
چرا خانمه به باران با اون لباسای شیکش شک کرد؟اصلا چرا باران فرار کرد؟اصلا قدش به کیف اون خانمه میرسید؟
اقای قیصر!!!!!!!!!!!وارد شد و باران را کشید برد داخل اطاقی و بیسکوییت بهش داد و شروع کرد به گفتن دیالوگهای(ابجیم تاج سرمه شومام بغلش)در سکانس بعدی گفت(کسی چپ نیگاش کنه شیکمشو پاره میکنم....)
خدایی مونده بودم گریه کنم یا بخندم..............
این پسربچه7-8ساله شد قیصر سریال فارسی ما............
اقای کاظمی پور از شما بعید بود........
خیلی این قسمتها رو بد نوشتین........
منطقی وجود ندارد باران وقتی خودشو تو اون بازار شلوغ دید باید گریه میکرد باید میترسید از تنهایی خودش نه اینکه بگه(یکی کیف اون خانومه دزدید من ترسیدم...........
باران همش5سالشه......اون پسری که دیدش9ساله بیشتر نیست اما انگار قراره رابین هود اوای باران باشه.......امیدوارم زودتر بریم فصل بعدی سریال..........چون من یکی دلم برای این بچه های مثلا بیچاره ای که شما شخصیت پردازی کردین و اقای سهیلی زاده جلو دوربینش اورده نه تنها نسوخت بلکه توی ذوقم خورد...چون همه چیز مصنوعیه .......چون رنگهای روشن صحنه شما چشم ادمو اذیت میکنه......سریال الیورتویست و صحنه های فقرش لباسهای کثیف و پاره بچه ها را با اوای باران مقایسه کنید........درسته شاید یک قرن زمان گذشته و حتی مکان هم متفاوته لندن و تهران.....اما شما فقر را در الیورتویست را باور میکنید اما فقر اوای باران را نه......تنها دلیلش هم بنظر من رنگ لباسها طراحی صحنه بد گریم بد و دیالوگهای افتضاح این سکانسها بود........
وقتی دیالوگهای مردان لات(ببخشید)از زبان دو پسربچه8-9ساله میشنوید طبیعی است به دل نمیشیندحیف بازی خوب بچه ها با این دیالوگهای بد.........
فکر کنم اسم این سریال باید اوای درخشانی و چرخنده میبود چون واقعا بازیهای خوب و بی نقصی داشتند وتا اینجای کار برگ برنده سهیلی زاده هستند
اوای باران سریالی است که با وجود تمام ایراداتش باز بیننده مشتاق به دیدن ادامه ان است پس میتوان گفت سریال موفقی تا اینجای کار بوده است
-----------------------------------
لطفا پست زیر را هم ببینید
تنهایی در اوای باران
شخصیت های تنهای اوای باران
---------------------------------
نمیدونم مشکل سریال سازی کشور ما چیه؟شاید کمبود بودجه شاید عجله برای اینکه سرو ته قصه زود بهم بیاریم یا شایدم برای اینکه وجود شخصیت های بیشتر باعث میشه گره های سریال بیشتر بشه و نویسندگان حوصله نوشتن متن بیشتری ندارند.......
باران کوچک سریال مادرش را در حادثه هواپیمایی ایرباس(خدالعنت کند این امریکای جهان خوار را که ادعای حقوق بشرش هم میشود)از دست میدهد خوب مادر باران نباید پدر مادر خواهر برادر عمه دایی خاله عمو پسرخاله دختر عمو..........داشته باشه ؟؟؟یعنی مادر باران هیچ کس تو دنیا نداره که سالی ماهی بابا لااقل یک سکانسی احوال این بچه بپرسه؟؟؟؟؟؟.........
مادربزرگ نادر از پله ها سقوط میکنه و فوت میشه احتمالا سرش شکسته بدنش صد درصد کبوده امکان نداره پزشکی قانونی به همین راحت اجازه دفن صادر کنه......بعدم میشه به فامیل همسایه و دوست اشنا خبر نداد که بزرگ فامیل فوت شد به رحمت خدا رفت ادمها سالی ماهی احوال همو نپرسن این جورموقع ها تو کشور ما با همن....دلایلی که نادر و زیور برای خبر نکردن اقوام اوردن اصلا منطقی نیست.بنظرم تهیه کننده خواسته پول دو تا سیاهی لشکر از هزینه سریالش کم کنه........جالبیش اینه که حتی برای لباس بازیگر اصلی این سریال اقای درخشانی هزینه ای نشده بلوز چهارخونه تو برنامه حس مشترک پوشیده بودند مال خودشون بود بلوز بنفش سریال پژمان مال خودشونه.......من بعنوان یک بیننده دلم میخواهد طراحی لباس صحنه خوب ببینم دلایل منطقی و کافی در متن فیلمنامه وجود داشته باشه........اما بی شک بازی سام درخشانی و الهام چرخنده فوق العاده است و باعث میشه بیخیال ضعفهای سریال بشی و مشتاقانه دیدن اوای باران ادامه بدین در عوض مرضیه و برادرش بسیار بد عمل کردند..........
لهجه خانم خداوردی (به نقل از خودشون در پشت صحنه سریال) جنوبی هست!!!!!!!!!!!!!
جسارتااااااااااا یکی برای من جنوبی تعریف کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بندر زاهدان کرمان بوشهر اهواز و...........
ایا جنوب دیگری هم هست؟؟؟؟؟؟؟
پس چرا این لهجه شبیه هیچ کدوم از این مناطق نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا مانتوهای خانمها اپل دار ماکسی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چقدر چشم بیننده باید با طراحی ضعیف صحنه و لباس اذیت بشه؟؟؟؟؟؟؟؟
------------------------------------------
پست زیر راهم ببینید لطفااااااااااا
یادداشت اوای باران(1)
شخصیت نادر اوای باران
نگاهی به شخصیت های سریال اوای باران
شخصیت پردازی در سریال اوای باران بسیار سنجیده و حساب شده است در قسمت پنجم سریال اوای باران نویسنده و کارگردان این اثر با زیرکی تمام شخصیت نادر را در همان بدو ورودش به ترکیه نشان دادند او که در حین راه رفتن سرش را تکان میدهد وبا بیقیدی هر چه تمامتر اطراف را مینگرد با ان طراحی لباس بامزه اش(انگار طراح لباس این سریال فقط نگاهش برای بردن بیننده به دهه70همین شلوار پیل دار سام درخشانی است)نماینده مردی است که که قید و بندی به چیزی و کسی ندارد غذا خوردن بامزه او در حین ملاقاتش با وکیل دایی اش و نگاه اخرش به لقمه باقیمانده غذایش نمایانگر این است که او چشم طمع دارد و از هیچ چیز نمیگذرد.اما به نظر من دایی طاها در زندان وقتی شنید باید تا اخر عمرش در زندان بماند باید واکنش بیشتری نشان میداد.او خیلی راحت موضوع را انگار پذیرفت و گفت=(دایی جان به مرضیه خانم بگو منتظرم نمونه!!!!!!!!!).بازی و لهجه مرضیه بسیار بد از کار درامده است.اخرین سکانس این قسمت زمانی که نادر و زیور درباره سرانجام کار دایی طاها صحبت میکنند و نادر به زیور میگوید=(من این امانت را سالم به صاحب اصلیش برمیگردانم شما خیالات برت نداره)اما برق نگاه نادر گواه این است که خودم خیالاتی در سرم است!!!!جالبی این سریال این است که غیر ازتلفن خونه و شلوار نادر مابقی دکور و لباسها عروسکها خانه و..به دهه 70مربوط نیست.ای کاش خیلی از گره های این سریال توسط خبرنگاران سمجی که مرتب سر لوکیشنها موقع فیلمبرداری میرفتند فاش نشده بود.چون ما از الان میدانیم اتفاقی برای باران میوفتد و فرید در موقع برگشت دایی طاها (که احتمالا عفو میخورد) میخواهد این موضوع را بگوید و با پدرش دعوایش میشود و............اما در همین چند قسمت که دیدیم شاید برگ برنده سهیلی زاده بازی خوب بازیگرانی چون سام درخشانی دوست داشتنی و الهام چرخنده عزیز است و اما ثریا قاسمی واقعا در سکانس شام خوردن با گرفتن دست زیورو تنها باگفتن دیالوگ کوتاه(کاری بهش نداشته باش) بازی حیرت انگیزی به نمایش گذاشت که ثابت کند حتی اگر نقشش کوتاه هم باشد باز هم بسیار تاثیرگذار خواهد بود
نویسنده رهااااااااااااااااااااااا
عکسهای این پست متعلق است به وبmy star
با تشکر فراوان از سحر جون و نیکان جون
سریال «آوای باران»از شنبه 16 آذر ماه جاری روی آنتن شبکه سوم سیما رفته است و در همین مدت کوتاه توانسته مخاطبان نسبتا گسترده ای را به خود جذب کند. این سریال به کارگردانی حسین سهیلی زاده شنبه تا چهارشنبه ساعت 20.45 از شبکه 3 پخش و روز بعد ساعت 14.30 تکرار می شود. حمیدرضا پگاه،سام درخشانی،الهام چرخنده،سپیده خداوردی،ثریا قاسمی،امیر دژاکام،سیاوش خیرابی،آزاده زارعی و... مهران احمدی در این سریال بازی دارند.
اینم عکس جدید سریال اوای باران
با تشکر از سحر جون و نیکان جون وبmy star
از پارت دوم سریال اوای باران اقای سام تبدیل میشن به یک ادم بداخلاق عصبی
من که کلا این قبیل تیپ سازی رو مخصوصا با بازی سام درخشانی خیلی دوست دارم
یادداشتی برای سریال اوای باران(1)
--------------------------------------
سریالی که فقط در36دقیقه قسمت اول توانست خیلی خوب با معرفی تک تک بازیگرانش به درستی با مخاطب برقرار کند از اولین نما و سکانس این سریال مشخص است که سهیلی زاده با کار متفاوتی امده است دوربین او اینبار بسیار زیباتر عمل کرده.تنها نقطه ضعف بزرگ این سریال این بود اصلا لوکیشن منزل طاها به سال1372نمیخورد طراحی لباس بخش بانوان هم مثل همیشه در سریالهای ایرانی رنگ تند دارد و این باعث میشود رئال بودن کار کمی پایین تر بیاید گریمور بخش اقایان واقعا به خودش زحمت داده مدل مو سام درخشانی را از این ساده تر نمیتوانست انجام بدهد تا چهره او را به مردی28ساله تبدیل کند و سبیل اقای طاها هم که واقعا جالب انگیز بود.........از بازی و لهجه عجیب مرضیه که بگذریم الهام چرخنده ثابت کرد که تحصیلات اکادمیک در هنر حرف اول را میزند او که یک بازیگر تئاتر بسیار مسلط است توانست با وجود نقش خاکستریش جای خود را در دل مخاطب باز کند باران کوچک دوست داشتنی بود و سام درخشانی مطمئنا در فصل دوم این سریال حرفهای بیشتری برای گفتن دارد اما اقااااااااااااا سااااااااااام یکی از بهترین انتخابهای خود را برای پذیرش سریال اوای باران در نقش نادر انجام داده است بازی دو بازیگر تئاتر حرفه ای چرخنده و درخشانی بسیار دیدنی خواهد بود و ثابت خواهد کرد خاک صحنه خوردن یعنی چه........
(بدون خاک صحنه خوردن زود میای مشهور هم میشوی اما تا اخر نمی مانی...از فرمایشات رهااااااااااااااااااااااااا)
منبع عکسها وبmy star
با تشکر از سحر جون و نیکان جون و اقا بهنام
سام درخشانی:به خاطر موفقیت «پژمان»نگران پیشنهادهای بعدی بودم!
بانی فیلم آنلاین:بازیگر سریال «آوای باران»گفت: به خاطر موفقیت «پژمان»نگران بودم باز هم پیشنهادها به سمت نقش مشابه در آن کار و در ژانر طنز باشد؛ دیگر سخت بود که باز همان میزان موفقیت تکرار شود.
به گزارش «نسیم»، سام درخشانی که این روزها در مجموعه تلویزیونی آوای باران به کارگردانی حسین سهیلی زاده و تهیه کنندگی محمد هاشمی اصلی در حال ایفای نقش است درباره مشخصه های نقش خود گفت: نادر یک جوان واقعی است و نمونه افرادی که می خواهند به جایگاه اجتماعی بالایی برسند اما برای رسیدن به این وضعیت تلاش نمی کند.یکی از ویژگی های اصلی نقش نادر که برای خود من به عنوان بازیگر جذابیت زیادی داشت، این بود که من در دو مقطع زمانی این شخصیت را بازی می کنم. یکی از آن ها 10 سال جوان تر از سن واقعی خودم و دیگری حدود 15 سال از من پیرتر است. این نقش همچنین مثبت نیست و متفاوت از سایر نقش هایی است که تا به حال بازی کرده ام. درباره جذابیت آن همین قدر بس که خودم پدر نیستم و حالا باید نقش یک پدر را بازی کنم. آن هم پدری که فرزندی به سن و سال سیاوش خیرابی و یک دختر 19 ساله دارد.
این بازیگر درباره سوژه محوری سریال نیز بیان کرد: این سریال ضمن این که به یک معضل اجتماعی یعنی همان تکدی گری و کودکان کار می پردازد، ملودرامی اجتماعی است و در واقع این دو ویژگی در سراسر سریال با هم ترکیب شده اند که می تواند برای تماشاچی بسیار جذاب باشد. همچنین آوای باران اثری 40 قسمتی است و بنابراین فرصت کافی به بیننده داده می شود تا با داستان ارتباط برقرار کند و قصه ها در باور او به پختگی برسند. بنابراین می توان او را با داستان همراه کرد. گذشته از این کار باکس هر شبی دارد و مردم به دیدن آن عادت می کنند و مهم تر از همه این که قرار است سریال از شبکه سه سیما به پخش برسد. شبکه ای که پرمخاطب است و شبکه جوان هم نام دارد. جوانان هم جمعیت زیادی از کشورمان را در بر می گیرند.
درخشانی تأکید کرد: فرصت مناسبی است تا بتوانیم به گونه ای آن مسائل را به گوش جوانان برسانیم که برای او در عین باور پذیری تاثیرگذار هم باشد. امیدوارم که نتیجه سریال خوب باشد. خود من به این مساله بسیار امیدوارم و هرچه کار بیشتر پیش رفت بر این نظر مصمم تر شدم و پیش بینی ام این است که آوای باران مجموعه پر بیننده ای باشد.
وی حضور در این سریال را نقطه عطفی برای تغییر رویه نقشش بعد از بازی در سریال پژمان دانست و اضافه کرد: به خاطر نقشم در سریال پژمان اضافه وزن پیدا کرده بودم و البته نقشم هم ایجاب می کرد. به خاطر موفقیت این سریال نگران بودم که باز هم پیشنهادهای مختلفی به سمت و سوی نقش های مشابه در آن کار و در ژانر طنز باشد. چراکه دیگر سخت بود که باز هم بخواهم در کاری مشابه حضور داشته باشم و همان میزان موفقیت تکرار شود.
به گفته این بازیگر؛ البته با وجود این نگرانی جالب بود که پیشنهادهای کاری بعد از پژمان هم همگی در سبک و سیاق نقش های قبلی و شخصیت های جدی بود. اما خوبی آوای باران این است که 5 ماه درگیر فیلمبرداری اش هستم. بنابراین نمی توانم سر کار دیگری حضور داشته باشم و این سریال می تواند یک پوشش جدی و قوی بر نقش طنزم در سریال پژمان داشته باشد تا به تکرار نیافتم.
بازیگر مجموعه تلویزیونی نابرده رنج درباره مشخصه های نقش خود اضافه کرد: نادر یک جوان واقعی است و نمونه افرادی که می خواهند به جایگاه اجتماعی بالایی برسند اما برای رسیدن به این وضعیت تلاش نمی کنند. همچنین او از جمله آدم هایی است که همه را مقصر می داند به خاطر شرایطی که در آن حضور دارد. همیشه طلبکار است و برای ماندن در یک وضعیت به همه چیز چنگ می زند.
وی ادامه داد: این سریال جنبه های آموزنده زیادی هم دارد. بعضی آدم ها در برابر تغییر و پیشرفت ایستادگی می کنند و تلاشی برای رسیدن به جایگاه بهتر ندارند. به هر حال زمان می گذرد و بعضی افراد برای مثال شش سال صبر می کنند تا نخواهند از نقطه صفر شروع کنند در حالی که اگر آن شش سال را برای پیشرفت تلاش می کردند می توانستند موقعیت بهتری داشبته باشند. ضمن این که وقتی از نقطه صفر شروع نمی کنی و یک شبه به جایگاه بالا و موقعیت مناسبی می رسی به همان میزان هم ممکن است زود آن را از دست بدهی و این موقعیت به شدت متزلزل است. فکر می کنم کاراکتر نادر حداقل این درس را برای مخاطبان به همراه داشته باشد.
سام درخشانی همچنین درباره تجربه همکاری خود با حسین سهیلی زاده نیز بیان داشت: من نه سال پیش در سریال روزهای اعتراض با آقای سهیلی زاده همکاری داشتم. همیشه هم دلم می خواست تا فرصتی پیش بیاید و باز با ایشان همکاری کنم. تا به حال چند بار هم پیشنهاد همکاری از جانب ایشان داشتم که متاسفانه به دلایل مختلف شرایط آن فراهم نشده بود. اما در این کار با وجود این که کمی بابت منفی بودن نقش و تصوری که ممکن است برای مخاطب ایجاد کند، نگرانی داشتم به سرعت پیشنهاد را پذیرفتم و پس از حرف زدن با خود آقای سهیلی زاده از انتخاب آن مطمئن شدم. ایشان درک بسیار خوبی از بازی بازیگر دارند و حواسشان بسیار به کیفیت کار است.
سریال آوای باران کاری از گروه اجتماعی شبکه سه سیماست که در حال حاضر تصویربرداری آن در لوکیشن خانه نادر و زیور با بازی سام درخشانی و الهام چرخنده در خیابان فرشته ادامه دارد و 20 روز آینده تولید 20 قسمت از آن به پایان می رسد. نگارش متن این سریال را علیرضا کاظمی پور و سعید جلالی بر عهده دارند.
برای دیدن عکسهای این سریال بر روی لینک زیر کلیک کنید
زندگی آمیخته ای از نیکی و بدی و خیر و شر
باني فيلم آنلاين : آثاری که قصه هایشان برگرفته از متن زندگی روزمره مردم و واقعیات اجتماعی است، به دلیل ایجاد فضاهایی آشنا و ملموس برای مخاطبان غالبا با استقبال گسترده ای از سوی آنها همراه می شوند.
مجموعه تلویزیونی «آوای باران» که این روزها مراحل تصویربرداری خود را در خانه ای در خیابان فرشته سپری می کند، کاری از گروه اجتماعی شبکه سه است که به تهیه کنندگی محمد هاشمی اصل ملودرامی اجتماعی و اخلاقی را دربر می گیرد. ضمن اینکه در این مجموعه به بعضی از آسیب های موجود در جامعه نیز اشاره شده و در قالب داستان هایی پر گره به آنها پرداخته می شود. سریال آوای باران دارای 40 قسمت 45 دقیقه ای است و مراحل تصویربرداری خود را از اوایل شهریور در لوکیشن کارخانه ای در جاده مخصوص کرج آغاز کرده است. ثریا قاسمی، حمیدرضا پگاه، سام درخشانی، الهام چرخنده، مهران احمدی، امیر دژاکام، مهران رنجبر، سپیده خداوردی، سیاوش خیرابی، نیلوفر پارسا، آزاده زارعی و... از جمله بازیگران اصلی این سریال هستند.
داستان آوای باران نیز قصه مردی به نام طاها ریاحی را در بر می گیرد که تاجر داروست و در زندگی کاری به ناحق با مشکلی مواجه می شود و پس از دست و پنجه نرم کردن با آن به زندگی خود بازمی گردد. قصه آوای باران که نگارش آن را علیرضا کاظمی پور و سعید جلالی بر عهده دارند، در دو مقطع زمانی متفاوت روایت می شود که یکی مربوط به دهه 70 است و دیگری در زمان حال می گذرد. همچنین بر این اثر همچون دیگر کارهایی که تاکنون از حسین سهیلی زاده کارگردان مجموعه شاهد بوده ایم، رویکردی اجتماعی حاکم است و درباره باندهای تکدی گری و کودکان کار نیز مباحثی مطرح می شود. یکی دیگر از ویژگی های قصه آوای باران نزدیکی نسبی اش به فضای داستان الیورتوییست به نویسندگی چارلز دیکنز داستان نویس معروف قرن 19 میلادی انگلستان است و بنا به تعبیر کارگردان برداشتی ایرانیزه شده از آن صورت گرفته است.
باخبر می شویم که قرار است مجید زین العابدین مدیر شبکه سه، فضل ا... شریعت پناهی مدیر گروه اجتماعی و محمدرضا فخرحسنی مدیر عمومی این شبکه در لوکیشن فعلی سریال که مربوط به خانه نادر و زیور در خیابان فرشته است، حضور یابند. همچنین به نیمه رسیدن مراحل تصویربرداری سریال نیز بهانه ای برای تهیه گزارشی از روند تولید و ساخت سریال است. ساعت حدود 6 عصر روز سه شنبه 28 آبان است که به خیابان آقابزرگی می رسم. محمدهاشمی اصل تهیه کننده و پوریا عطابخشی مدیر تولید سریال آوای باران مقابل درب خانه نادر و زیور منتظر رسیدن مدیر شبکه سه هستند. پس از سلام و احوالپرسی مطلع می شوم که سکانسی از قسمت بیستم اثر ضبط خواهد شد و اینکه چه کسانی مقابل دوربین می روند. مدیران شبکه سه از راه می رسند و به همراه گروه به وارد آپارتمان می شویم. خانه های مجلل و بزرگ که مربوط به یکی از خانواده های محوری داستان است. حمیدرضا پگاه، سام درخشانی، الهام چرخنده، نیلوفر پارسا از بازیگران اصلی کار در محل تصویربرداری حضور دارند. در همان ابتدای حضور انرژی و پویایی اعضای گروه قابل درک و دریافت است. مرتضی غفوری مدیر تصویربرداری به همراه بازیگران سریال در نشستی با مدیر شبکه سه، مدیر گروه اجتماعی و مدیر امور عمومی آن حضور می یابند. حسین سهیلی زاده آغاز گر این گپ و گفت نیم ساعته است و پس از سلام و احوالپرسی درباره روند پیش برد کیفی پروژه توضیحاتی را ارائه می دهد. وی همچنین می گوید چه بخش هایی از داستان در حال تصویربرداری است و درباره گریم بازیگران و تغییرات سنی نقش ها مباحثی را مطرح می کند.
الهام چرخنده نیز با اشاره به اینکه تیمی حرفه ای در سریال آوای باران همکاری می کنند، خطاب به مدیر شبکه سه درباره ویژگی های نقش خود ادامه می دهد: در زندگی روزمره و دنیای واقعی نیکی و بدی و خیر و شر با هم ترکیب شده است و نقش زیور هم شامل هر دو ویژگی است و نمی توان آن را مثبت یا منفی دانست.
سام درخشانی نیز می گوید که نقش نادر بسیار متفاوت از نقش هایی است که تاکنون به ایفای آن پرداخته است. در این گپ و گفت به میزان تاثیرگذاری آثار نمایشی در بین مخاطبان اشاره ای شده و بازیگران از تجربه برخوردها و خاطراتشان در هنگام پخش سریال حرف می زنند. زین العابدین در این رابطه می گوید: مردم ما گاهی اوقات ارتباط جدی و عمیقی با آثار نمایشی و بعضی از نقش های خاص آنها برقرار می کنند و ممکن است به قدری این نقش ها برایشان باورپذیر بوده باشد که برخوردهایشان با بازیگران آن کاملا بر مبنای تصورشان از نقش شکل بگیرد.
به دلیل روایت دو مقطع زمانی در آوای باران گریم بازیگران آن باید ویژگی های سنی شان را به خوبی تداعی کند. محمد هاشمی اصل تهیه کننده مجموعه می گوید به این اصل در چهره پردازی توجه کافی صورت گرفته است.
سهیلی زاده نیز در همین باره می گوید: خوشبختانه سن واقعی بازیگران به گونه ای بود که می توانستیم تفاوت های سنی نقش ها را در گریم شان اعمال کنیم و باور پذیر هم جلوه کند، زیرا میانسالی یا جوانی کاراکتر ها در مجموعه چندان از سن اصلی خودشان دور نبود.
بخش دیگری از نشست به معرفی بازیگران جدید کار از جمله نیلوفر پارسا بازیگر نقش بیتا اختصاص می یابد و زین العابدین درباره تجربه های قبلی سهیلی زاده این طور نظر می دهد: یکی از ویژگی های کاری و نبوغ آثار آقای سهیلی زاده این است که در هر مجموعه ای دست کم دو یا چند چهره جدید به عرصه بازیگری معرفی می شوند.
در پایان این جلسه کوتاه همچنین توضیحاتی درباره سکانس های آینده و نحوه مدیریت بازیگران کودک و نوع چیدمان نقش ها از سوی کارگردان بیان شده و وی از پایان تصویربرداری 20 قسمت از کار در حدود 15 روز آینده خبر می دهد.
پس از پایان این جلسه زین العابدین با اشاره به سوژه های مورد نظر در این سریال نظر خود را نسبت مضامین این مجموعه تلویزیونی اینطور اعلام می کند: سریال آوای باران در برگیرنده موضوعاتی اخلاقی و ارزشمند است. در این سریال علاوه بر این که یک آسیب اجتماعی و موضوع کودکان کار و تکدی گری مطرح می شود، یک رویداد تاریخی نیز در داستان وجود دارد.
سهیلی زاده در پاسخ به اینکه این طرح موضوعی به عنوان قصه ای جداگانه در سریال مطرح می شود یا نه، ادامه می دهد: موضوع سقوط هواپیمایی ایران در سال 67 توسط آمریکایی ها در سراسر داستان حضور دارد و نکته جالب توجه درباره این سریال، آن است که در کنار ملودرام موجود در اثر و همچنین رویکرد اجتماعی آن به یک ماجرای سیاسی هم پرداخته می شود.
موقعیت مناسب برای ضبط سکانس پایانی سه شنبه فراهم و برداشت سکانس 534 از قسمت بیستم مجموعه آغاز می شود. مدیر شبکه سه و حسین سهیلی زاده پشت مانیتور قرار دارند و گروه نیز مشغول آماده کردن صحنه برای ضبط این سکانس هستند.
در این بخش زیور با بازی الهام چرخنده در آشپزخانه مشغول گفت و گوی تلفنی با فرزند خود فرید (با بازی سیاوش خیرابی) درباره موضوعی است که از وی پنهان شده است. از طرفی طاها و نادر در سالن پذیرایی به بحث و جدل با یکدیگر می پردازند. پس از یکی دو بار تمرین تصویربرداری آغاز می شود. پیش از آن سهیلی زاده درباره نحوه جایگیری بازیگران و حرکت آنها نکاتی را تذکر می دهد و تمرین ها را روتوش می کند.
دیالوگ های زیر بین بازیگران رد و بدل می شود.
زیور تلفن به دست دارد و در حال صحبت با فرید است: الو سلام فرید جان. چطوری پسرم؟
فرید: سلام خوبم چه خبر؟
زیور: هیچی... چه خبر؟! پدرت تازه از سر کار اومده، خسته و کوفته افتاده رو کاناپه خوابش برده.
همزمان با مکالمه این دو شخصیت طاها(حمید رضا پگاه) با عصبانیت از جا بر می خیزد و به سمت آشپزخانه حرکت کرده و خطاب به نادر می گوید: انقدر به من نگو چی درسته چی غلط... من خودم می فهمم چی به صلاح دخترمه.
نادر(سام درخشانی) نیز می گوید: من که چیزی نگفتم شما زود از کوره در می ری. و بدین ترتیب باقی دیالوگ ها از سوی بازیگران ادا می شود. در نهایت پس از چند بار ضبط سکانس مورد نظر یکی از برداشت ها مورد تایید کارگردان قرار گرفته و گروه کار خود را در این روز کاری به اتمام می رسانند.
اقاااااااااااااااااسااااااااااااااااااااااام تو این سریال همش عصبانی هستین چرا؟؟؟؟؟؟؟
شما تو تلویزیون عصبانی میشین ما تو خونه خودمون میترسیم
برای خواندن اطلاعات بیشتر درباره این سریال پستهای زیر را بخونید
روی پستهای زیر کلیک کنید
سیلی درخشانی به خیرابی
پخش سریال اوای باران
عکسها متعلق است به وب my star
لطفا پست زیر را حتما ببینید3تا عکس قشنگ از اوای باران که قبلا گذاشتم
کلیک کنید
عکسهای سام درخشانی در اوای باران
عکسهای اقای سام درخشانی در فرهنگسرای ارسباران
تعداد عکسها زیاد هست لطفا صبر کنید تا باز بشن ممنونم
اقااااااااااااااا سااااااااااااااااااام دوست داشتنی
سام درخشانی با گریم اوای باران در فرهنگسرای ارسباران
نشست سریال پژمان
لطفاپست های زیر را هم بخونید
کلیک کنید
سام درخشانی30ابان92
سام و پژمان 29ابان92
تعداد عکسهاااااااا زیاده لطفاااااااااااا یکمی صبر کنید تا همه عکسها باز بشوند
اقای ساااااااااااااااام چقدر مهربون و مردمی هستند
بازم علی اوجی مدیر برنامه اقای یزدانی پهلو اقای ساااااااااااااام
سام درخشانی با گریم اوای باران در فرهنگسرای ارسباران
نشست سریال پژمان
لطفا پست زیر را هم بخونید
کلیک کنید
سام و پژمان 29ابان92
سام درخشانی1اذر92
تعداد عکسها زیاده لطفاااااااااا یکمی صبر کنید تا همشون باز بشن براتون
ایشالااااااااااااااااااااا همیشه شاد باشید اقای ساااااااااااااااااااااام
عکسهای نقد سریال پژمان درفرهنگسرای ارسباران29اذر92
اقای سااااااااااااااام و اقاااااااااای پژمان
با تشکراز سپیده جون و سحر جون
لطفااااااااا پست زیر راهم بخونید
کلیک کنید
سام درخشانی30ابان92
سام درخشانی1اذر92
اقای علی اوجی مدیر برنامه رضا یزدانی!!!!!!!!!!!
و اقای ساااااااام درخشانی عزیز
نفر اول اقای اوجی مدیر برنامه نفر اخر اقای یزدانی !!!!!!!!!!
عکسها=وب my star
باتشکر از سحر جون و نیکان جون
کافه سینما- نشست نقد و بررسی سریال پژمان در فرهنگسرای ارسباران برگزار می شود. به گزارش "کافه سینما" سریال پژمان در هفته های گذشته از شبکه سوم سیما با موضوع زندگی پژمان جمشیدی بعد از پایان دوارن بازیگری از شبکه سوم سیما پخش و با استقبال همراه شد. نشست سریال پژمان با حضور سروش صحت، رضا کریمی، پژمان جمشیدی، سام درخشانی، محراب قاسم خانی، شقایق دهقان، و کارشناسی امیر قادری، چهارشنبه 29 آبان ساعت 17 در فرهنگسرای ارسباران برگزار می شود. ورود بر عموم علاقه مندان سینما آزاد است.
علاقه مندان جهت شرکت در این نشست می توانند به نشانی: سیدخندان خیابان جلفا، فرهنگ سرای ارسباران مراجعه نمایند و یا برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره های 20-22872818 تماس بگیرند.
عکس با تشکر از پرند جون
چند عکس دیگه از همین سکانس در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...
عکسهای پشت صحنه اوای باران
روز جمعه 21ابان ماه شما و سیما یه کوچولو پشت صحنه اوای باران پخش کرده بود..
سیاوش خیرابی نقش پسر سام درخشانی بازی میکنه در سریال اوای باران
در برنامه شما سیما ضمن مصاحبه با بازیگرا و کارگردان این سریال یک سکانس رو هم نشون دادند
در این سکانس اقای درخشانی محکم یک کشیده خوابوند زیر گوش سیاوش.........
اینقدر اقای سام سر پسرش داد زد و از دست پسرش حرص خورد.........
بعدم که کات دادند اقای سام سیاوش را بوسید.......
نمی دونم کار درستیه که صدا و سیما انجام میده یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اخه سکانسهای مهم را که نباید نشون بدین(انهم چکیده به قول اقای سام)
مثلا در سریال ماتادورم شما و سیما سکانس شهادت مسیح قبل پخش سریال نشون داد
عکسها با تشکر ویژه از نیکان جون
و سحر جون مدیر وب my star
لطفاااااااااااااااااااااا نظر فراااااااااااااااموش نشه
با ارزوی موفقیت برای سام درخشانی عزیز در سریال اوای باران
خوشمزه است ایاااااااااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بعد چرا اقای کریمی بستنی نداره؟؟؟؟؟؟؟؟
اقای ♥♥♥ام این گرم کن شلوار شما خیلی قشنگ هست
این عینک شما اقای سااااااام ما رو تو سریال پژمان کشت
جسارتاااااااااااااارضا یزدانی چرا اومده سر صحنه؟؟؟؟؟؟؟
اهااااااااااااااااچون مدیر برنامش علی اوجی بازی داشت
عکس متعلق است به وب my starسحرجوووووووووووووونم
سام درخشانی و الهام چرخنده در نمایی از اوای باران
تکدیگری در آوای باران
سریال تلویزیونی «آوای باران» هم به کارگردانی سهیلیزاده مراحل تصویربرداری را سپری میکند. پخش این سریال از اواخر آذرماه شروع میشود. این سریال در ۴۰ قسمت موضوع تکدیگری را از زاویهای جدید بررسی میکند.
سریال آوای باران داستان زندگی دختری به نام باران است که به دلیل قرار گرفتن در موقعیتهای مختلف، درگیر ماجراهایی میشود و سیر حوادث، او را در مسیر جدیدی از زندگی قرار میدهد.
نقش اصلی این سریال را آزاده زارعی بازی میکند. زارعی پیش از این در فیلم «آمین خواهیم گفت» بهکارگردانی سامان سالور بازی کرده است.
نقشهای اصلی این سریال را ثریا قاسمی (مادربزرگ)، حمیدرضا پگاه (طاها پدر باران)، سام درخشانی (نادر و خواهرزاده طاها)، الهام چرخنده (همسر نادر)، مهران احمدی (شکیب)، سپیده خداوردی (مرضیه خواهر مرتضی)، امیر دژاکام (مرتضی)، سیاوش خیرابی (فرید) و مهران رنجبر (کیانوش) بازی میکنند.
داستان سریال تلویزیونی آوای باران در دو مقطع اتفاق میافتد. بخش اول داستان در سال ۷۰ روایت میشود و بخش دوم در زمان حال میگذرد. برای تصویربرداری این سریال بخشهای قدیمی تهران مربوط به دو دهه پیش بازسازی شده است. علاوه بر آن گریم برخی بازیگران نیز طراحی خاصی دارد. سازندگان سریال برای درک بهتر موضوع باندهای تکدیگری تحقیقات مستند انجام دادهاند.
این مجموعه نگاهی آسیبشناسانه به این معضل اجتماعی دارد، معضلی که به شکلی وسیع در جامعه شاهد آن هستیم و به شکلی حل نشده باقی مانده است.
فیلمنامه این سریال را علیرضا کاظمیپور و سعید جلالی مینویسند.
پخش بزودی از شبکه سوم سیما
رها=چند تا بازیگر مشهور ترک هم در سکانسهایی که در ترکیه فیلمبراری شده بازی کردند اما عوامل سریال گفتند توضیحی در این زمینه نمیدند تا زمان پخش سریال یعنی یک جوری نه تایید کردند نه تکذیب!!!!!!!!!!!اما اخیرا از طرف رسانه های خبری تایید شده!!!!!!!!(من کلا مخالفم چرا ما هی دوربین میبریم ترکیه فیلم میگیریم؟؟؟؟؟؟چرا فیلمنامه های ما باید حتما یک سکانسهایی در خارج انهم در ترکیه داشته باشند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟)
یک کوچولو صبر کنید تا عکسها باز شه ممنونم
عکس اولیه خونه اقای پور سرخ هست
اگه گفتین از کجا دانستم؟؟؟؟؟؟؟
چون عکس اقای پوریا رو دیواره
عکس دومی هم فکر کنم هندوستان و شهرک سینمایی بالیوود هس
دومی شوخی کردم شوخی با ستارگان بود
خوب امیدوارم این عکسها ندیده بوده باشید!!!!
گفت و گو با مجيد واشقاني
مهم نيست بازيگر خوبي باشي...
خبرنگار=فرهاد نجفي در گفت و گويي كه داشتيم اظهار كرد هدف از انتخاب مجيد اين بود كه ميخواستيم كاراكتر احسان ثامن تا حدودي شيرين هم باشد، (ما كه چيزي نديديم)
- به غير از يك سكانس آن هم خيلي ضعيف ما چنين چيزي از احسان نديديم و چون شرايط براي چنين بازي مهيا نبود. شما فرصتي ديدي كه من بتوانم نقش را شيرين كنم؟! چي بگم... تو در جريان توليد كار نبودي، باور كن گاهي الان كه سريال را ميبينم غبطه ميخورم كه اي كاش اينگونه بازي ميكردم و آنجا آن طور... زماني كه هيچ چيزي براي نقش در نظر نگرفته باشند تو هر كاري كني ميشود آيتم، مقطعي و نمي رود در دل شخصيت...وقتي اين شخصيت شيرين ميشود كه من شيريني را با كاراكتر همراه كنم، اگر يك جا جدي باشد و يك جا شيرين، كاراكتر ميشود بلاتكليف...
رهاااااا=اقای خبرنگار ما که کلااااااااااااا متوجه نشدیم این اقای نجفی چرا اینقدر به شیرینی و مهربانی اهمیت میدهد!!!!!!!!!!!!!!!!
هدف فرهادنجفی از انتخاب اقای درخشانی هم خنده مهربانشان بوده است!!!!!!!!!
دوتا پست زیر را هم حتما بخونید
گلایه های پوریاپورسرخ
ادعای کارگردان ماتادور
گفتگوی جالبیه لطفا حتما بروید ادامه مطلب کاملشو بخونید.........
ادامه مطلب ...
توجه عکس ربطی به متن ندارد!!!!!!
منبع عکس وب my starسحر جوووووووووونم
کانو در «پژمان» واقعا فوتبالیست بود؟
بازیگر نقش «کانو» در سریال «پژمان» به کارگردانی سروش صحت که قسمت آخر آن چندی پیش پخش شد، شاید برای خیلی از مخاطبان جذاب باشد اما آیا کانو واقعا یک فوتبالیست نیجریه ای بود؟
رضا کریمی، مدیر تولید سریال «پژمان» در گفت و گو با سینماپرس، در بازی تامی عبدالکریم در این سریال عنوان کرد: تامی عبدالکریم دانشجوی نیجریه ای كه زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه شهید بهشتی خوانده که مدت 2 سال است در ایران زندگی می کند. وی با یک دختر ایرانی نیز ازدواج کرده است. ما برای نقش «کانو» به دنبال یک بازیگر سیاهپوست می گشتیم که به وسیله یکی از دوستان «تامی» و شخص دیگری به ما معرفی شدند که آن شخص به دلیل اضافه وزن برای ایفای نقش در این سریال مناسب نبود. پس از تست هایی که از وی گرفته شد، در نهایت وی برای این نقش پذیرفته شد و در نقش کانو مقابل دوربین رفت. کریمی تصریح کرد: «تامی» هیچ وقت فوتبالیست نبوده است و حتی یک عکس هم با لباس ورزشی ندارد، وی به بازیگری بسیار علاقمند بود و به همین جهت نیز توانست به خوبی از عهده این نقش بربیاید.این بازیگر پس از این سریال در یک فیلم سینمایی دیگر نیز به ایفای نقش پرداخت که البته نقشی کوچک بود.
گلایههای بازیگر “ماتادور” از سریال
این گفتگو را تا پایان ادامه دهید چرا که خیلی از شماها از ما خواسته بودید که گفتگوی جدیدی با او داشته باشیم.
لطفا پست زیر را هم بخوانید
کلیک کنید
ادعای کارگردان ماتادور
پوریا پورسرخ اگرچه با بازی در سریال «وفا» یک شبه ره صد ساله را طی کرد و خیلی زود به شهرت و البته محبوبیت زیادی دست پیدا کرد، اما در ادامه انتخاب های نسبتاً خوبی داشت و توانست جایگاه خود را در سینما و تلویزیون به اثبات برساند. کارنامه کاری او اگرچه در برخی مقاطع با نوسان روبرو بوده، اما به قول خودش هنوز اشتباهاتش آنقدر زیاد نشده که باعث شود مردم او را نبخشند. پوریا که چند وقت پیش با سریال «ماتادور» مهمان خانه های ما بود در گفتگو می گوید از سریال ماتادور دل خوشی ندارد و دروغ های زیادی سر این کار به او گفته شده است. او همچنین از عدم پرداخت به موقع دستمزدش از سوی برخی از تهیه کننده های تلویزیون ناراحت است. این گفتگو را تا پایان ادامه دهید چرا که خیلی از شماها از ما خواسته بودید که گفتگوی جدیدی با او داشته باشیم.
پوریاپورسرخ= نقشی که سام بازی می کرد، با پیشنهاد سام شهید شد و از کار حذف شد. من شنیدم یکی از عوامل مصاحبه کرده و گفته از ابتدا قرار بوده نقش سام این قدر زود شهید شود در حالی که این موضوع واقعیت ندارد و سام به دلیل مشکلاتی که وجود داشت تصمیم گرفت کار را ادامه ندهد. واقعیت این است که ما در این کار خیلی دروغ شنیدیم. سامی عین واقعیت را می گوید. متاسفانه سر این کار قول های دروغی به ما داده شد که سام درخشانی عزیز از یک جایی به بعد شرایط را تحمل نکرد و تصمیم گرفت از پروژه خداحافظی کند. این شرایط برای همه ما وجود داشت اما به هر حال بعضی از شرایط اجازه نمی داد، همه ما کار را رها کنیم چرا که باید کار را به انتها می رساندیم.
پوریاپورسرخ=در روزهایی که عنصر صداقت به عنوان حلقه گمشده تعاملات سینمایی است، فکر می کنم سام درخشانی یکی از صادق ترین بازیگران سینماست و پسر فوق العاده خوبی است
لطفا این گفتگو جالب را در ادامه مطلب بخوانید
با تشکر از رزا وطن پور
و وبلاگhttp://www.pooria-poorsorkh.blogfa.com
خانواده سبز/ شماره ۳۸۳ و ۳۸۴/ مصطفی امامی/ صفحه
منیع:فانیگما
ادامه مطلب ...
|
|